
این روز ها از نبودنت نوازنده ی خوبی شده ام ! ﻋﻠﻢ روانشناسی می ﮔﻮﻳﺪ : درد داره برای کسی که واست همه کسه ، بشی هر کس و ناکس ، بخدا سخته همه چیز را فروختم . . . روزی ۲۵ ساعت با دلم کلاس خصوصی دارم تا بهش نبودنت را بفهمانم صدای قدم های رفتنت دلم را می لرزاند رفت با اتوبوسی که همسفرش دلم بود ترسم از آن است ک آنقدر پیر شوم ک دندانی برای روی جگر گذاشتن نداشته باشم . . . وقتی دلت بجایی ” گیر ” باشد کل زندگیت را ” نخ کش ” میکند ! گاهی اوقات باید خداحافظی کنی با آدم هایی که دوستشون داری ! دیگر لانه ام را بر حباب حوصله ی مردمان نمیسازم تا آواره ی بی حوصلگیشان نشوم ! ما به هم نمی رسیم میدانم دیگر برای من نیستی اما دلی که با تو باشد این حرفها را نمی فهمد . . . خدایا مگر بودن او در کنارم چقدر از جهانت را میگرفت ؟ شاید آرام تر می شدم گاهی وقتا یه جوری میشکننت که وقتی تیکه ها تو می چسبونی بهم میشی یه آدم دیگه . . . ! وقتی برا اولین بار اومدی جلو و گفتی دوسم داری خوشحال شدم که مردیو حرف دلتو می زنی ! حالم خوب است “ چشم هایت را ببند ” خدایا روزِگارت با من و احساسم بد تا کرد . . . !
نظرات شما عزیزان:
دلم شور میزنه . . .
چشمم تار
ﻭﻗﺘﻲ ﻳﮏ ﻧﻔﺮ خیلی ﻣﻴﺨﻨﺪﺩ ﺣﺘﻲ ﺑﺮﺍی ﭼﻴﺰﻫﺎی ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﻭ ﭘﻴﺶ ﭘﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﻋﻤﻴﻘﺄ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﺍﺳﺖ !
” جز ”
آن صندلی که جای تو بود !
شاید آن روز که برگردی خسته باشی
اورام رو بهت گفتم یادم نمیاد نبودنت جزوشون باشه
چه نقاش خوبی هستی رنگ عاشقی صورتت باورم شد
هیس ارام
ای اشک ها ارام بگیرید می خواهم برای اخرین بار واضح ببینمش
چه اسان گفتی دوسم داری و چه اسان باورم شد
و چه اسان گفتی خسته ای و چه سخت باورم نشد
پشت دروازه ی دلت من فقط گدایی رهگزر بودم عشقت را گدایی می کردم
زیر حرف هایت را ببین داره دلم له میشه لامصب
با کمی سرعت در جاده ای خیس از باران سیاه از شب با لحظه ای درنگ
اما مصمم رفت و من در کناره ی جاده در لحظه ای توقف و بازگشت منتظر ماندم
اما او مسافری بود مصمم به رفتن و من بالاجبار و به رسم روزگار قلبم را پشت پای او کردم
بری و دیگه به هیچ کس اعتماد نکنی . . . !
امّا بهترین غریبه ات می مانم که تو را همیشه دوست خواهد داشت . . .
فقط و فقط . . .
اگر می فهمیدی ، حرفهایم به همین راحتی که می خوانی نوشته نشده اند
نمی دونستم نامردیو دل نداری . . .
اما . . .
دلم تنگ آن روزهایی شده ک . . .
می توانستم از ته دل بخندم
تحمل اینکه بدانم ، می بینی و بی خیالی خیلی سخت است . . .
اما تحمل می کنم . . .
برچسبها: دلنوشته های غمگین احساسی و رمانتیک,